loading...
انـ اسکین مرجع قالب های رایگان | کدهای زیباسازی وبلاگ | آموزش های سئو و زبان های برنامه نویسی | ابزارهای وبمستر | سیستم های مدیریت محتوا
آخرین ارسال های انجمن
Nazfun بازدید : 290 سه شنبه 16 خرداد 1391 نظرات (0)
بررسی حقوق متقابل زن و شوهر


«و قال ربکم ادعوني استجب لکم ان الذين يستکبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم

 

داخرين»



و خداي شما فرمود که: مرا بخوانيد تا دعاي شما را مستجاب کنم و آنان که از دعا و عبادت من

 

اعراض و سرکشي نمايند با ذلت وارد دوزخ مي‌شوند. سوره مومن

 

 

يکي از آيات سوال برانگيز قرآني آيه فوق است. براساس اين آيه شريفه خداوند تضمين فرموده است

 که دعاهاي بندگانش را اجابت خواهد کرد. در حالي که مي‌بينيم بيشتر دعاهاي بندگان به اجابت

نمي‌رسد و با مقايسه دستهاي نيازمندي که به سوي پروردگار بلند مي‌شود و انبوه تقاضاهاي

موجود، تعداد بسيار کمي از دعاها مستجاب مي‌گردد، در اينجا اين پرسش مطرح مي‌شود که با

وجود تضمين خداوند بر اجابت خواسته‌هاي بندگان علت عدم اجابت دعاها چيست؟


مفسران بزرگوار که درصدد پاسخگويي بر آمده‌اند به طور عمده دو پاسخ را عنوان کرد‌ه‌اند:


1- اجابت دعا به شرايط گوناگوني بستگي دارد که مهمترين آنها عدم آلودگي انسان به بسياي از

گناهان و معاصي است زيرا اصولاً معصيت و نافرماني حق تعالي بزرگترين مانع اجابت دعا محسوب

مي‌شود.


2- مصلحت انديشي پروردگار که سرچشمه حکمت‌هاست ايجاب مي‌کند که برخي از دعاها پذيرفته

 شود و برخي ديگر به اجابت نرسد زيرا خداوند آگاه به مصالح بشر، اجابت هر دعايي را به مصلحت

نمي‌داند و اين امر نيز به خير و صلاح بشر است (همچون پدري مهربان که خواسته‌هاي فرزندش را به

لحاظ مصلحت وي برآورده نمي‌سازد.)


اين دو پاسخ عمده گرچه در جاي خود درست و قابل پذيرش است اما در اينجا کمتر مي‌تواند

پرسشگران را قانع سازد به ويژه آنکه خداوند قاطعانه در آيه شريفه اجابت دعا را تضمين فرموده است

زيرا عبارت آيه به گونه‌اي است که براي اجابت دعاهاي بندگان هيچ قيدي در آن ذکر نشده است

وانگهي تخصيص زدن اکثر دعاهاي رايج و اخراج آنها از شمول و عموم آيه شريفه، با بلاغت کلمات

 الهي ممکن است سازگار نباشد. بنابراين بايد در پي پاسخي متقن بود تا بتواند هم با سياق آيه

سازگار باشد و هم پاسخ قانع کننده‌اي به پرسشگر بدهد.


وقتي با دقت آيات قرآني را بررسي مي‌کنيم مي‌بينيم نوع دعاهايي که خداوند ضمانت اجابت آن را

فرموده است داراي ويژگي خاصي است که بايد با رعايت آن خصوصيت و ويژگي همراه با خلوص و پاي

 بندي به ارزشها و تلاش و حرکت انسان به سمت هدف براي وصول به مقصد باشد اينجاست که

دعاي بندگان قطعاً مورد اجابت قرار خواهد گرفت. به عبارت بهتر خواسته انسان و تقاضاهاي او از

پروردگار بايد به صورتي باشد که با اهداف آفرينش انسان و خواسته الهي سنخيت داشته باشد.

 يعني دعاي بندگان به پيشگاه ربويت بايد براي تعالي روح، کسب فضيلتهاي انساني، ترقي معنوي،

 پيشرفت و هدايت باشد و بالاخره دعا به منظور بالا رفتن درجات معنوي انسان به پيشگاه پروردگار

عرضه شود، پس دعاهاي واقعي را بايد از اين زاويه نگريست، در حالي که اکثر دعاهاي رايج مردم

عادي خواسته‌هاي جزئي مادي و کم ارزشند که از ابعاد معنوي تهي است.


در راستاي دعاهاي واقعي آن دو مانع بزرگ اجابت دعا يعني گناه و عدم مصلحت دعا کننده، از سر

 راه دعاهاي معنوي برداشته مي‌شود، زيرا استغفار از گناه و طلب عفو و بخشش در صدر اين نوع

دعاها قرار مي‌گيرد، و خداي متعال هم توبه و استغفار بندگان را مي‌پذيرد.


و اما عدم مصلحت اجابت دعا ديگر در دعاهاي معنوي مطرح نيست چون بندگان دعاهايي به پيشگاه

 حضرت حق عرضه مي‌دارند که به افزايش معرفت الهي و کمالات و فضائل روحي آنها بيانجامد و قطعاً

اجابت اينگونه دعا در اينجا به مصلحت دعا کننده است.


بنابراين با رفع آن دو مانع بزرگ راه براي اجابت دعاهاي معنوي هموار مي‌شود.

بهترين مصاديق دعاي واقعي، را مي‌توانيم در قرآن کريم و کلمات الهي جستجو کنيم. خداوند از زبان

انبياء و اولياء خود نمونه دعاهايي را بيان مي‌کند که داراي ويژگي‌هاي ياد شده است يعني رسيدن

به اهداف معنوي و الهي و اگر دعاهايي در قرآن از زبان انبياء مطرح شده که ظاهراً در ارتباط با امور

 دنيا است، در باطن اهداف عالي معنوي مدنظر قرار گرفته است.


حضرت زکريا (ع) فرزند را براي ادامه رسالت و هدايت انسان‌ها مي‌خواهد نه به خاطر دلخوشي پدر

 به داشتن فرزند، کلمات حضرت زکريا (ع) و نجواي وي گوياي همين حقيقت است زيرا تعبير آن حضرت

 از فرزند کلمه «ولي» است نه «ولد» يعني ثمره زندگي او مي‌بايست يکي از اوليا خدا باشد و وراثت

 او منجر به استمرار مسير نبوت و هدايت انسان‌ها گردد.



«فهب لي من لدنک ولياً يرثني و يرث من ال يعقوب و اجعله رب رضياً»


خداوندا از لطف خاص خود جانشيني به من ببخش که وارث من و دودمان يعقوب باشد.

مريم آيه 6


سليمان پيامبر (ع) ملک و سلطنت را با انگيزه قدرت طلبي و بهره برداري از امتيازات حاکميت

نمي‌خواست بلکه اين امکانات و قدرت را صرف هدايت انسانها مي‌کرد تا پرچم توحيد برافراشته بماند

 و عدالت در زمين مسقر شود. اتفاقاً تنها موردي که در قرآن دعاي پيامبر خدا مورد اجابت قرار

نمي‌گيرد، دعاي حضرت نوح (ع) نسبت به فرزندش مي‌باشد که وي ازعواطف پدري خواهان نجات او

 از طوفان است و خداوند چنين خواسته‌اي را برآورده نمي‌سازد. (حتي اگر نبي مقرب درگاه الهي

بخواهد)


در آيات قرآني دعاهايي که فرشتگان و حاملان عرش الهي در حق بندگان به درگاه حق تعالي عرضه

مي‌دارند همه در جهت رسيدن بندگان به سعادت ابدي است: «الذي يحملون العرش و من حوله

يسبحون بحمد ربهم و يومنون به ويستغفرون للذين امنوا ربنا وسعت کل شي رحمه و علماً فاغفر

للذين تابوا و اتبعوا سبيلک وقهم عذاب الجحيم» «ربنا و ادخلهم جنات عدن التي وعدتهم و من صلح

 من ابائهم و ازواجهم و ذرياتهم انک انت العزيز الرحيم»


فرشتگاني که حاملان عرشند و آنان که پيرامون آن (در طوافند) به تسبيح و ستايش حق مشغولند

، و به خدا ايمان دارند، و براي مومنان استغفار مي‌کنند، (و مي‌گويند) اي پروردگار که دانش و رحمت

 بي‌انتهايت همه اهل عالم را فرا گرفته است تو به لطف و کرم گناه آنان که توبه کردند و راه رضاي تو

 را پيمودند ببخش و آنان را از عذاب دوزخ مصون دار. پروردگارا تو آنان را در بهشت جاويدان که به آنان

وعده فرمودي با پدران (و مادران) و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند وارد ساز که تو

 توانا و حکيمي. سوره غافر ايات 6-7


همچنين با مرور اجمالي در قرآن کريم نسبت به دعاهاي بندگان خاص خدا و خردمندان نيز مي‌بينيم

همان ويژگي دعاي انبياء و فرشتگان در چنين دعاهايي موج مي‌زند:


«الذين يذکرون الله قياماً و قعوداً و علي جنوبهم و يتفکرون في خلق السموات و الارض ... سبحانک

 فقنا عذاب النار» «ربنا اننا سمعنا مناديا ينادي للايمان ان آمنوا بربکم فامنا. ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و

 کفر عنا سيائتنا و توفنا مع ا لابرار. ربنا و آتنا ما وعدتنا علي رسلک و لاتخزنا يوم القيمه انک لاتخلف

 الميعاد»


آنهايي که خدا را در حال ايستاده و نشسته و آنگاه که به پهلو خوابيده‌اند، ياد مي‌کنند و در سراسر

آفرينش آسمانها و زمين مي‌انديشند، (و مي‌گويند) بارالها اينها را بيهوده نيافريده‌اي. منزهي تو، ما

 را از عذاب دوزخ نگاه دار، پروردگارا ما چون صداي منادي تو را شنيديم، که به ايمان دعوت مي‌کرد که:

 به پروردگار خود ايمان بياوريد. و ما ايمان آورديم، پروردگارا از گناهان ما درگذر و بدي‌هاي ما را بپوشان

 و هنگام جان سپردن ما را با نيکان و صالحان محشور گردان، پروردگارا آنچه را که به وسيله پيامبرانت

 به ما وعده فرمودي به ما عطا کن، و ما را در روز رستاخيز رسوا مگردان زيرا تو هيچ‌گاه از وعده خود

 تخلف نمي‌کني. سوره آل عمران آيه 190-194


آيات آخر سوره بقره نيز دعاي مومنان براي خود داراي همين مضامين است: «ربنا لا تواخذنا ان نسينا

او اخطانا ربنا و لاتحمل علينا اصرا کما حملته علي الذين من قبلنا ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به و

اعف عنا و اغفر لنا و ارحمنا انک مولانا فانصرنا علي القوم الکافرين».


پروردگارا اگر ما فراموشي يا خطا کرديم ما را مواخذه مفرما. پروردگارا تکليف طاقت فرسا بر ما قرار

مده آن گونه که بر گذشتگان پيش از ما قراردادي. پروردگارا بار تکليف فوق تحمل ما را بر دوش ما منه

و ببخش و بيامرز گناه ما را و بر ما رحمت فرما تو مولا و سرپرست مايي پس ما را بر جمعيت کافران

پيروز گردان.


سوره بقره آيه 285


تمام اين دعاها در زمينه ارتقاء و رشد معنويت و تقريب جستن به ذات حق تعالي است و به همين

 سبب پس از ذکر اين نمونه دعاها در قرآن کريم خداوند مي‌فرمايد: «فاستجاب لهم ربهم» «پس

پروردگار دعاي ايشان را اجابت کرد»


به خوبي روشن است که از مجموع اين دعاها يک فقره از آنها هم آسايش و رفاه زندگي شخصي و

وصول به متاع زودگذر عرصه دنياي مادي مورد درخواست قرار نگرفته است.


ائمه اطهار (ع) نيز همين الگوي باارزش از دعا را ارائه مي‌دهند، نمونه بارز آن دعاي کميل از زبان امير

 مومنان (ع) است که در بخشي از دعا چنين آمده است:


«يا رب قو علي خدمتک جوارحي و اشدد علي العزيمه جوانحي و هب لي الجد في خشيتک و الداوم

في الاتصال بخدمتک ... و من علی بحسن اجابتک و اقلني عثرتي و اغفر زلتي»


و به اعضاء و جوارحم در مقام بندگيت نيرو بخش و ارکان وجودم را به خوف و خشيتت سخت بنيان

 ساز و پيوسته در خدمت به حضرتت موفق بدار و بر من منت گذار و دعايم را مستجاب فرما و از

لغزشم درگذر و خطايم را ببخش.


تا اينکه نکته جالب توجه عبارت پس از اين دعاست که شاهد گوياي نکته مورد نظر است:


«فانک قضيت علي عبادک بعبادتک و امرتهم بدعائک و ضمنت لهم الاجابه»


که تو به لطف خويش به بندگانت دستور عبادت دادي وامر به دعا فرمودي و اجابت آن را ضمانت

 کردي.


که اشاره به مضمون آيه قرآن کريم است که در اينجا امير مومنان (ع) ضمانت اجابت دعا از ناحيه

 پروردگار را به يک رشته دعاهايي نسبت مي‌دهد که کلاًَ بر محور خواسته‌هاي معنوي دور مي‌زند.


در حقيقت اميرمومنان (ع) در راستاي دعاي انبياء و فرشتگان و اولياء حق و مومنان به ارائه مصاديق

دعاهاي تضمين شده مي‌پردازد و به ما گوشزد مي‌کند که اينگونه دعا کنيم تا مورد اجابت باري تعالي

 قرار گيرد.


با مراجعه به دعاهاي صحيفه امام سجاد (ع) نيز مصاديق روشن دعاي مستجاب با ويژگي خاص

خود به دست مي‌آيد که کلاً بر محور ارزشهاي والاي معنوي مي‌چرخد به کلمات اين دعا از امام عصر

(عج) هم توجه کنيم:


«اللهم ارزقنا توفيق الطاعه و بعد المعصيه و صدق النيه و عرفان الحرمه و اکرمنا بالهدي و الاستقامه

و سدد السنتنا بالصواب و الحکمه و املاء قلوبنا بالعلم و المعرفه و طهر بطوننا من الحرام و اشبهه ...»

 
پروردگار توفيق طاعات و دوري از گناه را نصيب ما گردان و نيت با خلوص و معرفت به آنچه نزد تو محترم

است عطا فرما و ما را به هدايت و استقامت (در راه توحيد) کرامت فرما و زبان ما را به صدق و صواب

 و سخن حکيمانه گويا ساز و دل ما را از دانش و معرفت لبريز نما و ما را از تغذيه حرام (شبهه) منزه

 گردان.


تا انتهاي دعا که يک کلمه به خواسته‌ها و متاع محدود دنيوي توجه نشده است.


ساير ائمه اطهار (ع) نيز دعاهاي پربار و داراي والاترين مضامين را مطرح‌ کرده‌اند که همه آنها در

راستاي دست يابي به مقامات معنوي است.


عرفا و بزرگان بر اين مطلب تأکيد ورزيده‌اند که اصل دعا و راز و نياز به درگاه پروردگار مطلوبيت ذاتي

 دارد زيرا فلسفه اصلي دعا و نجواي بنده با پروردگار، هدايت و رشد و تعالي انسان است حتي اگر

متعلق دعا داراي خصوصيات مادي و کم ارزش باشد.


پس دعاي واقعي و تضمين شده براي انسانهاي مخلص دعايي است که راه حرکت انسان را به

سوي حق تعالي هموار سازد، توکل به پروردگار را در آدمي افزايش دهد و او را به بي‌نياز مطلق

برساند اما اين مسئله مانع از آن نيست که خداوند از روي فضل و رحمت خود برخي از خواسته‌هاي

عادي و دنيوي بندگان را اجابت بفرمايد از اين رو ائمه طاهرين همواره بر اين موضوع تأکيد داشته‌اند

 که هر چه خواسته داريد از خدا بخواهيد و فراوان دعا کنيد.


از اين رو بندگان در دعاهاي واقعي که مورد اجابت قرار مي‌گيرند مي‌توانند فضل و رحمت الهي را

 تقاضا کنند تا ذات ربوبيت تفضلا برخي از دعاها و خواسته‌هاي مادي آنها را نيز مورد عنايت و اجابت

خويش قرار دهد البته نبايد از ثواب اخروي دعا غافل بود هر چند براي رفع مشکلات دنيوي و امور

 مادي باشد.


اگر منظور از آيه شريفه و ضمانت اجابت دعا، خواسته‌هاي دنيوي و امتيازات مادي و رفاهي نيز

شامل شود يک نوع تناقض پيش مي‌آيد زيرا دنيا جايگاه آزمايش بشر است و خداوند طبق سنت

قطعي خود دنيا را مکاني قرار داده که «دار باالبلاء محفوفه» و همين روبرو شدن با مشکلات زندگي

 در ساخته شدن انسان و رشد و تعالي او نقش اساسي دارد و هر کس از همين راه مي‌تواند

 جايگاه واقعي خود را به دست آورد. انبياء و بزرگان دين سخت‌ترين امتحان را در صحنه دنيا پشت

سر گذاشتند تا به مقام والاي قرب پروردگار نائل آمدند.


اگر قرار باشد با دعا دشواريهاي زندگي دنيايي انسان حل گردد و پروردگار هم اجابت آنها را تضمين

کرده باشد خداوند اين سنت را بر دنيا حاکم نمي‌کرد و اين خلاف حکمت الهي است که از يک سو

مقدر فرمايد که مردم را در محدوده دنيا با سختي‌ها و دشواري‌ها بيازمايد و از سوي ديگر همين

مجموعه سختي‌ها و دشواري‌هاي مقدر شده را با دعا رفع سازد در قران کريم مي‌خوانيم: «احسب

 الناس ان يترکوا ان يقولوا امنا و هم لايفتنون»


آيا مردم گمان کردند همين که بگويند ايمان آورده‌ايم به حال خود رها مي‌شوند و آزمايش نخواهد شد؟

 سوره عنکوب آيه 2


ناگفته نماند که بخش ديگري از نارسائي‌ها و سختي‌هاي دنيا به عملکرد ناشيانه و غير معقول خود

انسان باز مي‌گردد و باري تعالي هم با موهبت عقل و خرد، از انسان خواسته تا حد مقدور براي حل

 مشکلات خود تلاش کند.


نکته اي که از ذيل آيه مورد بحث مي‌توان استفاده کرد اين است که اگر مراد از عبادت در بخش پاياني

آيه را که مي‌فرمايد: «الذين يستکبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين» را دعا کردن بدانيم با

صدر آيه که امر به دعا شده است تناسب و همخواني بيشتري دارد زيرا دعا عصاره عبادت است و از

 سوي ديگر عبادت بيشتر با کلمات ستايش آميز از مقام ربوييت و حمد و ثنا و سپاس نعمت‌هاي

 الهي بيان مي‌شود در صورتي که دعاي از اعماق وجود تقاضاي عاجزانه است و با تضرع و اعتراف به

حقارت و ناتواني انسان همراه است و اينجاست که حالت کبر و غرور ابلهانه مستکبران آنها را به

استنکاف از دعا کردن و اظهار عجز و تذلل و فقر در برابر ربوبيت وا مي‌دارد و لذا خداي قاهر و مالک

هستي به مستکبران هشدار مي‌دهد که خوي استکباري و نخوت و غرور که مانع از دعا و تضرع و راز

و نياز به درگاه حق تعالي است سرانجامي جز شقاوت و خسران ابدي و عذاب اخروي براي آنان

نخواهد داشت

 

 

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
انـ اسکین یک سایتی خدماتی برای وبلاگ نویسان می باشد که سعی در ارائه ی خدمات مطلوب به وبلاگ نویسان را دارد, شما می توانید از قالب های انـ اسکین استفاده نمایید و با عضویت در انجمن وبلاگ نویسان از مباحث آن استفاده نموده و درمورد مشکلات خود بحث کنید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    ایا مطالب سالهای قبل حذف گردد؟
    آدرس جدید

    سلام به همه به زودی ادرس جدید ما

    www.night-skin.ir

    اما اینبار روی هاست و یک وب کاملا مستقل منتظر ما باشید

    آمار سایت
  • کل مطالب : 813
  • کل نظرات : 787
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 3433
  • آی پی امروز : 262
  • آی پی دیروز : 236
  • بازدید امروز : 950
  • باردید دیروز : 715
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 4,021
  • بازدید ماه : 7,623
  • بازدید سال : 60,757
  • بازدید کلی : 3,833,445