پـَــــ نــــه پـَــــ سری 23

رفتم بانک به کارمنده می گم: ببخشید شما صندوقدار هستید؟
میگه پَ نه پَ! هاچ بکم

.

.

.

لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار میکنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت روشنه؟
میگم پـــ ن پـــ رو زمین داشت گریه میکرد گذاشتمش رو پاهام آروم بگیره! بعد بش میگم: کاری داری باهاش مگه؟ میگه: پـــ ن پـــــ صدا گریه اش تا تو اتاق من میومد اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن!!!

.

.

.

بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین … تازه میپرسه خورد به دستت؟
پـــ ن پـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی…!

.

.

.

استاد: کی جواب این سوالو میدونه؟
من دستمو بردم بالا
استاد: میخوای جواب بدی؟
من: پــــَ نه پــــَ میخوام ببینم باد از کدوم ور میاد !

.

.

.

زنگ آخر شده میخوایم بریم خونه ، پسره به معلم میگه : آقا کتابا رو جمع کنیم؟ میگم پ ن پ پهنش کنید…

.

.

.

.

.

رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر، یارو گفت: راحت باشه؟ پــــ نه پــــ خار داشته باشه…

.

.

.

دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟ پـَـ نـَـ پـَـ دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته…اینا اشک شوقه

.

.

.

تو گرمای ۵۰ درجه خوزستان رفتم سوپری به طرف میگم بیزحمت ۱ بطری آب خنک محبت کنید
بهم میگه معدنی باشه و خنک؟؟؟
گفتم پ ن پ نکتار جلبک و کپک باشه و جهنمی

.

.

.

رفتم مغازه گفتم سیم ظرفشویی دارین؟
گفت بله!
برای شستن ظرف میخواى؟
گفتم اولا به تو چه ؟ دوما پـَـــ نــه پـَـــ میخوام شیشه عینکمو تمیز کنم!

.

.

.

به استاد میگم استااااااااااد بفرمیو !
میگه یعنی شروع کنم ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ بگیو !

.

.

.

بهش میگم پاتو توی کفش من نکن !
میگه یعنی دخالت نکنم؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ بیا دستتو بکن تو دماغم !

.

.

.

بابام زنگ زده میگه سند خونه رو بردار بیار !
بدو بدو دارم میرم پایین ، همسایمون دیده میگه این سند خونتونه؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ دفتر مشق بابامه یادش رفته ببره مدرسه ، خانم معلمشون دعواش کرده !

.

.

.

طبقه بالایی داره توی خونه گل کوچیک بازی میکنه ، رفتم درشونوزدم میگه صدای ما اذیتتون میکنه ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ اومدم بگم مواظب باشید بازیکن دو اخطاره توی زمین نفرستید که بعدا گندش دربیاد !

.

.

.

ماشینه تا شیشه جمع شده ، یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن ، یارو داره رد میشه میگه مرده ؟
گفتم پَ نَ پَ تصادف خستش کرده خوابیده !